دفتر سارا


...من عاشق او بودم و او عاشق او

معلم عصبی دفتر رو روی میز کوبید و داد زد: سارا …

 دخترک خودش رو جمع و جور کرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت: بله خانوم؟ 

 معلم که از عصبانیت شقیقه‌هاش میزد، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد: 

چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن؟ ها؟! فردا مادرت رومیاری مدرسه می‌خوام درمورد بچه بی‌انضباطش باهاش صحبت کنم! 

دخترک چونه لرزونش رو جمع کرد … بغضش رو به زحمت قورت داد و آروم گفت: 

خانوم … مادرم مریضه … اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن… اونوقت میشه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد … اون وقت میشه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تا صبح گریه نکنه … اون وقت … اون وقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم … اون وقت قول میدم مشقامو بنویسم…

دفتر سارا



نظرات شما عزیزان:

عشق2طرفه
ساعت8:50---20 آبان 1392
داداش اومدم دعوا الان وبتو چک کردم واسه هر پستت یه نظر گذاشتم ولی تو... ههه دعوا نبود فقط خواستم بدونی ، منتظرتم

نازنين
ساعت13:41---13 آبان 1392
سلام خوبيد؟؟نتيجش هنوز مشخص نشده فعلا نفر سومم تا چند روز ديگه معلوم ميشه ممنون به فكر بوديد...





فقیر به دنبال شادی ثروتمند، وپولدار به دنبال آرامش زندگی است؛ کودک به دنبال آزادی بزرگتر، وبزرگتر به دنبال سادگی کودک است، پیر به دنبال قدرت جوان، و جوان در پی تجربه سالمند است؛ آنان که رفته اند در آرزوی بازگشت، و آنان که مانده اند در رویای رفتن . . . خدایا ! کدامین پل در کجای دنیا شکسته است که هیچکس به مقصدش نمیرسد؟





زیباترین و کم خرجترین هدیه لبخند است ، زندگیتان سرشار از این هدیه باد.
پاسخ:نازنین این پیامت مو به تنم سیخ کرد مرســــــــــــــــــــــــــــــــــــی :-)


نازنين
ساعت21:12---10 آبان 1392
آخي

خيلي زيبا بازم ممنون..



روزهاے برفــے طولانــے ترنـב ،

برای ڪـودڪـے ڪـﮧ از سوراخ ڪـفشش...به زمستاטּ می نگرב !





**********



پدر آمد از راه

دست هایش خالی

کودکان چشم به دستان پدر…

سفره خالی را پدر از پنجره بیرون انداخت

سفره قلبش را

بار دیگر گسترد!

بچه ها آن شب هم

مثل دیگر شبها

یک شکم سیر محبت خوردند!
پاسخ:وای نازنین خیلی دوست داشتم مــــــــــــــــــرسی


نازنين
ساعت17:13---10 آبان 1392
راستي به دوستاي وبيتونم اگه ميشه بگيد برن بهم راي بدن يادتون نرهههههه

ميبينم كه داستان گذاشتيد شب ميام ميخونم حتما....


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





|- Hossein Nori Nasab -|

طراح سجاد تولز